بدون سانسور از انتخابات مجلس شورااااای اسلامی مسجدسلیمان/لالی/اندیکا و هفتکل
عینک آفتابی 2013" href="/link/13102/68763/http://www.a href="sunarena.ir" title="عینک آفتابی 2013" target="_blank"عینک آفتابی 2013/a" >a href="http://sunarena.ir" title="عینک آفتابی 2013" target="_blank"عینک آفتابی 2013/a [ 1 ]

آمار مطالب

کل مطالب : 83
کل نظرات : 88

آمار کاربران

افراد آنلاین : 1
تعداد اعضا : 1

کاربران آنلاین


آمار بازدید

بازدید امروز : 17
باردید دیروز : 16
بازدید هفته : 17
بازدید ماه : 704
بازدید سال : 2892
بازدید کلی : 49057

تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان پلاگ 89 و آدرس pelake89.LoxBlog.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.







نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)
تبلیغات
<-Text2->
نویسنده : کاکتوس
تاریخ : یک شنبه 6 دی 1398
نظرات

 

    مهندس ممولی : بعضی کاندیدا قبله روز خوشون هم بلد نیدن /مو اصلا نیفهمم استفاده ابزاری چنه     

 

 

جناب مهندس گفت: الان اویدمه رخصت بگیرم. جون گویلم که از چشام عزیزترن، ای بگین نه مو میرم حونه... صحنه ی دراماتیکی بود... سکوت مرگباری در فضا حکم فرما شد.

 

 

به گزارش  پلاک 89: شنیده های موثق حاکی از آن است که مهندس ممولی نامزد انتخاباتی مجلس شورای اسلامی، که به دعوت خبرگزاری های بین المللی و رسانه های این ور و اون ور آبی می خواس کنفرانس خویی برگزار کنه، یهویی تصمیمس عوض و راه آشنای این روزها و نا آشنای زمان نمایندگی رو پیش گرفت و راهی خونه شهید شد.

 

دیدنی ها حکایت از این دارد که این دیدار به توصیه موکد رییس ستاد تبلیغاتی ایشون ینی حسن لاحاف دوز، از لیدرهای جریان 4 آبان صورت گرفته است.

 

استاد فرزانه در این دیدار سرزده که با همراهی عهت و عیال و حامیان خود برگزار شد در صحبتی آکنده از خضوع و مهر با بیان اینکه ما همیشه مدیون شهدا هستیم افزود: بنده همیشه خودم رو خادم شهدا و خانواده هاشون میدونم و اگر هم الان وارد واویدمه تو بحث انتخابات محض یونه که دیدم  جفا ایبو به این عزیزان که ما مدیون اون ها هدیم.

 

جناب مهندس خاطر نشان کرد: الانم اومدمه رخصت بگیرم. جون گویلم که از چشام عزیزترن، ای بگین نه مو میرم حونه. در پایان این دیدار که در فضایی صمیمی برگزار شد ممولی با دادن هدیه ای از صبر این خانواده تقدیر کرد.

 

اخبار اختصاصی خبرنگار اعزامی از این دیدار.

 

ساده و صمیمی آمده بود تا رخصت بگیرد. در تصمیمش جدی بود. اگر نه می شنید مطمئنا خود را کنار می کشید. اما نگاه معنادار مادر شهید و پاسخ ندادنش بر همگان اثبات کرد که راضی است.

 

با عزم جزم برخاست تا ادامه دهد این راه سرخ را.

 

در مسیر بازگشت پرسیدم: احساس نمی کنید فکر کنن که ریاکارانه به دیدار خانواده ی شهید رفته اید؟

 

بغضی در گلویش ترکید. با اشک هم آغوش شد و گفت: نه... صحنه ی دراماتیکی بید.

 

سکوت مرگباری در فضا حکم فرما شد و استاد ممولی ادامه داد: خوتون هم میدونین که مو اهل ای کارا نیدم و استفاده ابزاری اصلا نیفهمم چنن

 

مش ممول ادامه دا: ولی از قول منبع آگاه تو سایتت بزن که خدا شاهده خیلی ها قبله روز خوشون هم بلد نیدن و ای روزا گرگعلی زحمت ای خونوادهانه میده و بعد که رفت میلس شورای اسلامی شتر دیدی ندیدی، بعدشم سایت های زنجیره ایشون گوش و چشاشونه تیز می کنن اگه کسی تکون خرد می گن استفاده ابزاری کرده و چنین و چنان.

 

باز پرسیدم: ولی ممکن است این شائبه به وجود آمده باشد که شما هم از شهدا استفاده ی ابزاری کرده اید و فردا پس فردا سایت های تندرو بزنن که مهندس ممولی  بی تقوایی کرده.

 

حسرت وار به من خیره شد و با همان بغض شکسته گفت: خفه شو... و من فهمیدم چه سوال اشتباهی از او پرسیده ام.

 

به راستی این مرد خیلی مرد است که مردانه خود را قد هر مردی می زند....

 


تعداد بازدید از این مطلب: 956
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0


مطالب مرتبط با این پست
می توانید دیدگاه خود را بنویسید


نام
آدرس ایمیل
وب سایت/بلاگ
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

آپلود عکس دلخواه:








مینویسم ( د ی د د ا ر ) تو اگر بی من و دلتنگ منی یک به یک فاصله ها را بردار.... التماس دعا


عضو شوید


نام کاربری
رمز عبور

فراموشی رمز عبور؟

عضویت سریع

نام کاربری
رمز عبور
تکرار رمز
ایمیل
کد تصویری
براي اطلاع از آپيدت شدن وبلاگ در خبرنامه وبلاگ عضو شويد تا جديدترين مطالب به ايميل شما ارسال شود